ستیای نازنینمستیای نازنینم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

چراغ خونه ی ما

14 ماهگی

1393/4/31 18:20
نویسنده : عاطفه
921 بازدید
اشتراک گذاری

شنبه هفته گذشته خاله جون ندا و عمومیثم اومدن تهران پیشمون و تا چهار شنبه هم اینجا بودن که خیلی خوش گذشت کلی هم به ما اصرار کردن که باهم بریم شمال چون شنبه هم تعطیل بود ولی خب من زیاد استقبال نکردم چون قرار بود عید فطر بریم شمال و گفتم دنی فکر نمیکنم بتونه بیاد ولی روز چهارشنبه دانیال گفت دوست داری بریم شمال؟ زیبامنم که از خدا خواسته جشنبارو بندیلو بستیم وساعت 10 شب راه افتادیم به مامان اینا هم چیزی نگفتیم تا سوپرایز بشن تا برسیم ساری ساعت  شده بود 2صبح و بعد از زدن زنگ ستیا رو مثل دفعه قبل گذاشتیم جلو  آیفون و اونها هم با دیدن ستیا حسابی ذوق زده شدنراضیراضیموقعی هم که رسیدیم وسط جوشن کبیر بود و خلاصه همگی باهم قران به سرکردیممتنظرآرام

امسال که دانیال به خاطر کلیه شو منم به خاطر ستیا نتونسته بودیم روزه بگیریم و حسابی از فضای ماه رمضون دور شده بودیم شمال رفتنمون باعث شد دوباره به اون حال و هوا برگردیم که من عاشقشم محبت

یه نکته هم راجع به ستیا خانوم ما این بود که اینهمه کارای ناز نازی میکرد و از ما دل میبرد هرچی اونجا بهش میگفتیم انجام نمیداد یا نمیگفتسبزسکوتمارو داری حسابی خجل شدیمخجالتعوضش پریشب که خونه پدر دانیال بودیم جلوی مامان بابای دنی حسابی آبروداری کرد و هرچی میگفتیم انجام میداد و همه رو سر ذوق اوردبغلزیبابغل

به ناز کردن میگه نایمحبتمحبتخاله جونش بهش یاد داده بهش میگه عسل خاله کیه؟ ستیا میزنه به سینه شو میگه من منبغلمحبتمحبتالهی فدای دختر شیرینم بشم منبوسبوس

پاتو کفش مامانش کردهزبان

 

 

فقط مونده بود اونجا وایسیسبز

 

 

چون کشوهای بالای تختو باز میکرد مجبور شدم وسایلشو پشت تخت قایم کنم که پس از یک عملیات انتحاری روی تخت به اون پشت و وسایل رسیدمتفکرسکوت

 

 

قربونت برم که باغچه رو درنوردیدیزبانبوس

 

 

آب بازی در سینک

 

 

یه ظهر گرم تابستونی در شمالمحبت

 

پسندها (6)

نظرات (12)

مامان اعظم
1 مرداد 93 18:15
از الان پا تو کفش بزرگترا خاله....
عاطفه
پاسخ
عاطفه (دختر خاله ی یاسی)
2 مرداد 93 0:42
خاله خجالت می دشم هااااا ممنون ک اومدی پیشم بازم بیا خاله
عاطفه
پاسخ
خواهش میکنم عزیزم
مامان امیرصدرا
2 مرداد 93 8:24
ایشالله همیشه سفر برید و خوشحال و سلامت باشید قربون اب بازی کردنش
گل اندام بانو
2 مرداد 93 11:56
فدای شیرین زبونیات خاله.مامانی تازه از حالا شیرین کاریاشون شروع میشه.
عاطفه
پاسخ
بلههههههههه ماهم در انتظار شیرین کاریای جدیدش هستیم
اعظم مامانه زهرا
2 مرداد 93 14:04
عاطفه (دختر خاله ی یاسی)
2 مرداد 93 14:05
امام حسین همه ی بچه ها رو حفظ کنه ایشالله
عاطفه
پاسخ
انشاالله عزیزم
مامی پوریا
2 مرداد 93 19:00
فدات بشم که اینقد از آب بازی خوشت میاد...
عاطفه
پاسخ
khoda nakone khale joon
مامان مینا
3 مرداد 93 1:43
ای جانم عسل خانممممبچه ها همه عاشق آب بازییی کارنم مدل سینک شو دوست داره ایشالا همیشه به سفر مخصوصا خونه مامان
عاطفه
پاسخ
khoone mamano khoob umadi mina joonalanam khoone mamanam
مامان طاها
5 مرداد 93 2:16
ای جان. قربون اون عملیات انتحاریت. نازدارم چه ناخناشو لاک زده عاطفه جون این مدل مسافرتها و غافلگیر کردن پدر و مادرها رو خیلـــــــــــــــــــــی دوست دارم
عاطفه
پاسخ
eeeeeeee khale lake 2khmalamo didi??????manam kheili doos daram va bishtar az man maman ina doos daran enghad ke babam hamash mige baz maro ghafelgir kon
رومینا
13 مرداد 93 11:10
ای جان پرنسس خانم ناز دلم براتون تنگ شده بود. قرتی خانم چه لباسهای خوشگلی میپوشه دل ما هم براش ضعف میره . مامانی از طرف من بچلونش
عاطفه
پاسخ
ماهم دلمون تنگ شده بود و تعطیلاتو طبق معمول رفتیم شمالچشمات خوشگل میبینه رومینا جووووون
مینا
14 مرداد 93 10:42
ای جاااااااان جیگر اون لاکای قرمزتو برم من کچل خانوممممم عییین نخود شده عسل خاله
اعظم مامانه زهرا
14 مرداد 93 15:33
ممنون خاله عاطفه جون که به ما سر زددین
عاطفه
پاسخ
خواهش میکنم عسلم