ستیای نازنینمستیای نازنینم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

چراغ خونه ی ما

دوماهگی ستیا خانوم

1392/5/2 1:48
نویسنده : عاطفه
366 بازدید
اشتراک گذاری

گل دختر مامان...

دیروز رفتیم مرکز بهداشت وواکسن دوماهگیت رو زدیم.ازیه هفته قبل استرس اینروزو داشتم وخیلی نگران بودم نگراناونجا دوتا آمپول به دوتا رون خوشگلت زدن ویه قطره خوراکی هم بهت دادن..موقع واکسن زدن چنان جیغی کشیدی که دل من وبابا دانیال واست کباب شد ... اون لحظه احساس کردم که نفسم بند اومده...فکر کردم نفس توهم رفته که داد زدم نفسش نفسشششششششش وبغلت کردم ولی خداروشکر چیزی نبود...بهت شیر وقطره استامینیفن دادم وآروم شدی رفتیم خونه تا غروب خوابیدی وماهم همش با دما سنج دمای بدنتو چک میکردیم رو پای سمت چپت کمپرس یخ گذاشتم وخداروشکر تب نکردی اماااااااااا شب هم تا خود صبح بیدار بودی هرازچندگاهی جیغ میکشیدی وگریه میکردیگریهولی خداروشکرکه تب نکردی ماچ عوضش از امروز صبح که خوابیدی تا الان که شبه بیشتر خواب بودی وآروم...فدای آرامشت دوماهگیت مبارک عشق منقلبراستی گلم وزنت شده بود 5600و قدت هم شده بود58...فدای قدو وزنت گلکممممممماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان کیان
2 مرداد 92 17:56
آخییییییی عزیزمممم
عاطی جون بهتره که یک مامان مقاوم و محکم باشی حالا حالا واکسن در پیش داری!!!چقدر روحیه دادم بهت نه؟؟؟


واقعااااااااااااا
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
6 مرداد 92 0:47
سلام یه خواهش دارم میشه بیای به سایتم و بادیدن عکس نی نی شکموی من بهش رای بدی فقط کافیه کد 199 رو به شماره پیامک 20008080200 ارسال کنی ممنونت میشم اگه بتونی این کارو برام بکنی و بهم خبر بده تا هم ازت تشکر کنم و هم تعداد رای ها رو داشته باشم اگه تونستی با چند تا سیم کارت بفرستی که خیلی بهتر اگه کاری داشتی منم در خدمتم دوست خوبم فقط بدونتو این شبهای عزیز با این کارت دلمو شاد میکنی